2 نظر

در 22 بهمن صف آرایی خیابانی می کنم

خامنه ای در سخنرانی نمازجمعه 29 خرداد معترضان را از صف آرایی خیابانی برحذر داشت. حالا به دستور فرماندهان زیر دستش برای 22 بهمن برنامه ریزی می کنند. عیبی ندارد. بگردید تا بگردیم.
کیه که ندونه فرزندان سبز این مملکت با مزدوران چماق به مزد دیکتاتور تومن به تومن فرق می کنن؟! سبزها با هر ایمان و اعتقادی، با هر اندیشه ای و با هر پوششی دل پاک ایرانی دارند، امید به آینده ای روشن و نگاهی انسانی دارند. چیزی که تمام مزدوران از آن محرومند. اون روزی که دیکتاتور طرفداران جنبش رو مشتی مطرب و رقاص و توده ای و فلان و فلان خواند، چه خوب جوابش رو دادن که تو چی؟ اطرافت رو مشتی گرگ درنده سنگدل و آدمکش گرفته اند!؟
من می خواهم مثل آدم زندگی کنم. می خواهم آزاد باشم، می خواهم عاشق باشم، می خواهم به من و افکارم احترام گذاشته شود، می خواهم جهانیان مرا بزرگ بدارند، می خواهم صلح را ببینم و با آن زندگی کنم. آقای خامنه ای با دیکتاتوری ای که تو و اطرافیانت به راه انداخته اید، نمی شود. مطمئن باش که من می خواهم بساط دیکتاتوری ات را برچینم. اما نه با تفنگ، نه با گلوله، نه با چماق و باتوم. بلکه با درفش سبزم، با سبزی اندیشه ام، با خوشرنگی حضورم. تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
ادامه مطلب »
0 نظر

حفظ آرامش یا فریاد صلح آمیز

در شرایطی که دیکتاتوری در ایران از همه ابزارهای ممکن برای سرکوب معترضان و یا بهتر بگویم مبارزان دموکراسی بهره می جوید، واکنشهای طبیعی و غیر طبیعی معمول به آنها می تواند در چگونگی ادامه مبارزات بسیار موثر باشد. دیروز دو ایرانی که تصاویرشان برای اولین بار در جریان دادگاه عوامل آشوبهای خیابانی از تلویزیون ایران پخش شد و با اتهام دست داشتن در انفجار مسجدی در شیراز دستگیر شده بودند به جرم محاربه اعدام شدند.
بنا به اخبار منتشره این دو تن ماهها قبل از برگزاری انتخابات در ایران دستگیر شده بودند و این امر حضور آنها در جریان اعتراضات خیابانی را متنفی نموده و دلیل اعدام این دو تن را در هاله ای از ابهام فرو می برد.
به نظر می رسد، دیکتاتوری در مواجهه با جنبش مسالمت آمیز مردم تنها از ابزار ارعاب استفاده می کند. محاسبات اشتباه حاکمان در سرکوب تظاهرات اعتراضی و کشتار مردم، زندانی و شکنجه کردن فعالان سیاسی، محدود کردن فضای رسانه ای و ابزارهای ارتباطی و هزاران عمل ریز و درشت کودتاگونه دیگر و در عین حال خاموش نشدن شعله اعتراضات، آنها را در این تنگنای عملی قرار داده است که هرچه می کنند، بازخورد معکوس برایشان دارد.
در سالهای گذشته، نظام دیکتاتوری در دوره های مختلف افراد متعددی را دستگیر کرده و در زندانهای خود مورد شکنجه قرار داده است. در بعضی از موارد، افرادی که وابستگی حزبی - سیاسی مشخصی در داخل کشور نداشته اند و اصولاً در فضای رسانه ای ایران حضوری فعال نداشته و شناخته شده نبودند، بعضاً در بی خبری کامل اعدام شده اند. بعضی از این اعدامها با هدف تسویه حسابهای سیاسی - اقتصادی و بعضی با هدف ایجاد رعب و وحشب در میان اقوام و گروهها برای جلوگیری از تشکیل گروههای سیاسی و منتقد انجام شده اند.
در این شرایط که حکومت از اطلاعات مغلوط و عموماً نادرست برای پمپاژ در افکار عمومی استفاده می کند، توجه به چند نکته ضروری است:
  1. وجود گروهکهای تروریستی در ایران و خارج ایران قابل انکار نیست و اینکه شیوه های آنها در رسیدن به دموکراسی هیچ گونه استفاده ای برای جنبش سبز ندارد، قابل انکار نیست.
  2. حرکتهای تروریستی و براندازی مسلحانه (که عموماً نتیجه ای ندارند) گاهی به وسیله گروههای نزدیک به حکومت و یا به وسیله شبکه های اطلاعاتی آنها انجام می شود.
  3. هرگونه رفتار واکنشی احساسی و احتمالاً خشن، مورد سوء استفاده دیکتاتوری قرار می گیرد.
  4. تنها شیوه ضعیف کردن دیکتاتوری، از نظر روحیه و فرسایش ابزارهایش، حضور و اعتراض مستمر و اصرار بر خواستهای مشروع و حداقلی برای ایجاد ضای دموکراتیک است.
  5. گاه برای پیشرفت در سرنگونی تفکر دیکتاتوری و به زیر کشیدن دیکتاتورها، باید برای آنها فضای بازگشت به عرصه عمومی و یا فرار را مهیا کرد.
  6. انسجام و اتحاد درمبارزه با دیکتاتوری مهمترین ضامن پیروزی است.
باید گفت این نکات را دیکتاتور بهتر از همه می داند و در حال سوء استفاده از آنهاست. در حال حاضر، که بعد از اعدام دو تن از هموطنانمان، فضای رسانه ای اینترنتی بسیار تهییج شده است و گفت و گوها در این زمینه بسیار است این پرسش اساسی مطرح است که در قبال چنین اتفاقاتی چه باید کرد؟ باید آرامش را با بی عملی حفظ کرد، یا اینکه ندای صلح آمیز بودن جنبش سبز را با صدای بلند فریاد کنیم؟ به گمانم دومی. همیشه با خاطر داشته باشیم که نافرمانی و عدم همکاری با دولت کودتایی بهترین شیوه برای فلج کردن آن است.
ادامه مطلب »
1 نظر

چگونه جشنواره فیلم فجر را سبز کنیم؟

حتماً تا به حال چند باری در صفهای طولانی سینماهای تهران در روزهای جشنواره به التماس بلیط تهیه کرده اید. جشنواره فیلم فجر همیشه تداعی کننده لحظاتی خوش است در سرمای زمستان و گاهی برف سپیدی که این روزها خود را از ما دریغ می کند.
یادم می آید روزهایی را که با دوستان قرار می گذاشتیم تا یک فیلم از حاتمی کیا، مهرجویی، درخشنده و دیگران را در جشنواره ببینیم تا بعدترها به بقیه بگوییم، ای بابا «علی سنتوری» رو که ما تو «جشنواره» دیدیم، هنوز مجوز پخش نگرفته؟ خوب نباید هم می گرفت، تازه اگه بگیره خیلیشو می زنن، نسخه جشنواره رو که نمی ذارن تو سینما.
حالا در این عرصه دروغ و ریا و تزویر، همراهی جامعه هنری با جنبش سبز مردم ایران، طبیعی بود. اینکه یکی یکی از صف هنرمندان حکومتی جدا شوند و حاضر نباشد با حضور خود دولت را به رسمیت بشناسند. این در حالی اتفاق می افتد که سرنوشت و توان اقتصادی هنرمندان بسیار با اوامر حکومتی گره خورده است و به همین دلیل این صف آرایی هنرمندان در مقابل دولت امری ستودنی است.
مقاومت با پیوسته باشد، باید خود را به رخ بکشد، در عین حال باید زیبا و هنرمندانه باشد و در نهایت بخشی از زندگی باشد. صفهای بلیط فروش سینماها جای مناسبی برای ابراز وجود هنرمندانه و مسالمت آمیز است. می شود رفت و ساعتها در صف ایستاد، منتظر ماند و صفها را طولانی کرد، بلیط نخرید و رفت و به ریش آقایان خندید. حضور در صفهای سینما نه مجوز می خواهد، نه خطرناک است. البته ممکن است حماقت برادران ارزشی را به همراه داشته باشد، که در آن صورت بدون بلیط می شود وارد سینما شد و یک فیلم مجانی دید.
ادامه مطلب »
0 نظر

استفاده از نافرمانی و مقاومت مدنی و چند پیشنهاد

با توجه به جدی شدن بحث نافرمانی مدنی در مقابل رژیم دیکتاتوری، بد نیست نگاهی به نوشته های منسجم جین شارپ در کتاب بیندازیم.
*****
«مبارزه غیرخشونت آمیز بسیار پیچیده تر از راههای مبتنی بر خشونت است و حاوی انواع بسیاری از مبارزه است. بر خلاف مبارزات مبتنی بر خشونت، مبارزات غیرخشونت آمیز توسط جنگ افزارهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که توسط مردم و موسسات اجتماعی به کار گرفته می شوند، می جنگد. این سلاحها با نام های گوناگونی همچون اعتراضات، اعتصابات، عدم همکاریها، تحریمها، بی میلی ها و نیروهای مردمی شناخته شده اند. تمامی دولتها تا زمانی می توانند به حکومت خود ادامه دهند که نیروی مورد نیاز خود را توسط همکاری، اطاعت و فرمانبرداری مردم و موسسات اجتماعی تامین نمایند. مبارزه طلبی سیاسی، بر خلاف خشونت، شیوه های کاملاً مناسب و منحصر به فرد برای جدا کردن این منابع قدرت از دولت است.
جنگ افزارهای غیرخشونت آمیز و انضباط
اگر دیکتاتوری در برابر فشار اقتصادی صدمه پذیر باشد یا اکثر شکایات مردمی از آن مربوط به مسائل اقتصادی باشد، آنگاه اقدام اقتصادی، مانند تحریمها و اعتصابات، ممکن است راههای مناسبی برای مبارزه باشند. تلاش دیکتاتور برای بهره برداری از سیستم اقتصادی ممکن است با اعتصابات عمومی محدود، کندکاری و امتناع از کمک (یا ناپدید شدن) متخصصین مورد نیاز روبرو شود. بکارگیری انواع مختلفی از اعتصابات می تواند در حوزه هایی کلیدی همچون تولید، حمل و نقل، تامین مواد خام و توزیع کالاها اعمال شود.»
*****
به گمانم در شرایط فعلی بخشی از موارد متداول در مبارزات مسالمت آمیز، مانند اعتصاب، تحریم خرید کالاهایی که حکومت در چرخه تامین آنها نقش اساسی دارد، دیرکرد پرداختهای قبوض و یا شاید عدم پرداخت سراسری آنها که ممکن است حکومت را در دوراهی دشواری قرار دهد و ابتکار عمل را از دیکتاتوری بگیرد می تواند در تثبیت قدرت جنبش و به زانو در آوردن دولت غیرقانونی بی کفایت موثر باشد.
ادامه مطلب »
0 نظر

وقتی طرفداران دیکتاتوری در رقابتی آزاد می بازند


این تمام توان اقتدارگرایان کودتاچی است. مسابقه عادلانه ای که نمایانگر برتری بلامنازع سبزهاست. یک محاسبه سرانگشتی برتری 80 درصدی سبزها را نشان می دهد، آماری که با کمی تقریب در برنامه نود هفته گذشته با حضور آقای دادکان نیز نمایش داده شده بود.
ادامه مطلب »
0 نظر

تا 22 بهمن

32 روز تاریخی تا 22 بهمن سبز باقی مانده. بیش از 30 فرصت برای لرزاندن دیکتاتوری در اختیار جنبش سبز هست. قطعاً 22 بهمن امسال با همراهی وسیع ایرانیان خارج از کشور هم مواجه خواهد شد، تظاهرات خارج از کشور اتفاقاً می تواند در همان محلهایی باشد که کنسولگریهای ایران مراسم جشن خود را برگزار خواهند کرد. جایی که امکان حضور دروبینهای خبرگزاریهای خارجی هم به راحتی فراهم است.
اخبار مربوط به تظاهرات 22 بهمن در سراسر کشور به همه جهان مخابره خواهد شد. برگزارکنندگان تظاهرات دولتی، همیشه و در هر مراسمی الگوهای ثابتی داشته اند. تعداد زیادی بلندگو و وانت، پلاکاردهای بزرگ و پرچم و پوستر. تصور کنید، حضور میلیونی سبزها را در تمام کشور با نمایی از بالا که به وسیله هلیکوپتر فیلمبرداری شده است. آنچه که مسلم است این که باید همه جا سبز باشد، یاد پارچه های طویل سبز بیفتید، از بالا نمای خوبی خواهد داشت.
این که دولت کودتایی تمام تلاش خود را برای بهره برداری از حضور سبزها در خیابان خواهد کرد و پس از پایان مراسم تصویرسازی، با سبزها برخورد خواهند داشت، امری بدیهی است. اما آنچه که مسلم است، دنیا بار دیگر ما را خواهد دید. مسالمت جو و آرام و در عین حال معترض.
اما در این 30 و اندی روز باقی مانده باید هر روز کودتاگران را ترساند، اینقدر که خواب را از چشمانشان بگیریم. اینقدر که از فرط ترس عقل از سرشان بپرد و با دلهره و واهمه در بیانیه هایشان به ما اشاره کنند و تهدید و ارعاب تنها چاره شان باشد. اینقدر باید بترسانیمشان که حتی خریت کنند و محدودیت ایجاد کنند، تا حتی مراسم را لغو کنند.
ما باید بیانیه و بلندگوی خودمان را داشته باشیم. باید آقای موسوی را ترغیب کنیم که بیانیه 22 بهمن را زودتر آماده و منتشر کند. همه بیانیه 22 بهمن خودمان را همراه داشته باشیم و با صدای بلند بخوانیم، طوری که بلندگوهای حکومتی از شدت صدای ما خفه شوند.
هر روز و هر لحظه و هر ساعت از هر طریقی به همدیگر 22 بهمن سبز را یادآواری کنیم. ابتکار عمل را از کودتاچیان بگیریم. میرحسین و خاتمی و کروبی را در خیابان همراهی کنیم و از جانشان حفاظت کنیم. همه مسوولین حکومت را که در خیابان دیدیم به آغوش ملت دعوت کنیم. بیایید کاری کنیم که از بزرگواری ملت سبز ما، بعضی از این ظالمان و دیکتاتورها از شرم آب شوند بروند توی آسفالت خیابان. همه را دعوت به آزادی خواهی و مقاومت کنیم.
بیایید جان دوباره ای به جنبش نو پای سبزمان ببخشیم. سبز یعنی استقامت تا بهار.
ادامه مطلب »
0 نظر

مواجهه با واقعیت

هنگامی که کسی بخواهد یک دیکتاتوری را با حداقل هزینه از پا در بیاورد، چهار قدم اصلی باید برداشته شود:

  1. لازم است ارده، اعتماد به نفس و مهارتهای مقاومت در مردم تحت ستم تقویت شود.
  2. لازم است گروههای اجتماعی مستقل و سازمانهایی از مردم تحت ستم ایجاد و تقویت شود.
  3. لازم است نیروی داخلی قدرتمندی ایجاد شود و
  4. لازم است طرح استراتژیک خردمندانه ای برای کسب آزادی طراحی شده و با مهارت اجرا شود.
مبارزه برای کسب آزادی، زمانی است که گروههای درگیر به خویش متکی شوند و قوای مبارزات داخلی خود را تقویت کنند.

*****

هر چقدر که بیانیه های آقای موسوی رو بررسی می کنم و بیشتر می خونمشون، بیشتر به این نظر می رسم که ایشون دقیقاً دارن همچنین پیامی به مردم می دهند و در حقیقت سه قدم ابتدایی رو تداعی می کنند. این سوال برام مطرحه که آیا قدم چهارم هم در مسوولیت ایشونه؟ یا باید فعل و انفعالات دفعی و مقطعی با معجزه ما رو به یک طرح استراتژیک برسونه.
البته بیانیه هفدهم ایشون، 5 راه حل رو جلوی پای حکومت گذاشته که اتفاقاً اگر عملیاتی بشن شروع یک فرآیند بسیار مبارک خواهند بود. ولی اون چیزی که مسلمه اینه که همه اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد، منوط به استمرار مقاومت مردم تحت ستم در برابر دیکتاتوریه اون هم به شیوه ای موثر. دیکتاتوری (منظورم نظام دیکتاتوری به عنوان یک سیستم هست) باید با پدیده مقاومت مواجه باشه، همیشه و مستمر و این مقاومت رو به عنوان یک پارامتر موثر در تصمیماتش به حساب بیاره.
مثلاً اگر بدونند که مردم قراره اس ام اس هاشونو به سمت برنامه نود سرازیر کنند، حتماً سیستم اس ام اس رو مختل می کنند و یا بسیاری شیوهای دیگه که خیلی هاشون تا به حال امتحان خوبی هم پس دادند.
ادامه مطلب »